جدایی نادر از سیمین - 1390

نادر: «ببین می‏دونی مشکلی تو چیه؟ تو هر موقع هر مشکلی پیدا کردی توی زندگیت، جای اینکه وایستی مشکلتو حل کنی، یا فرار کردی ازش یا دستاتو آوردی بالا و تسلیم شدی.»
سیمین: «درسته، درسته، آره.»
نادر: «صبر کن، ببین... تو یه کلمه به من بگو واسه چی می‏خوای از این مملکت بری؟ ها؟ می‏ترسی وایستی.»


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، دیالوگ های ماندگار ، ،
برچسب‌ها:

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد